دکتر شیری
طرف كلى وعده و وعيد درباره آموزش ديجيتال ماركتينگ داده درحاليكه حتى نميتواند ساده ترين اصول كسب و كار را خودش رعايت كند و توهم استارت آپ هم دارد! از صدها نفر پول گرفته و توهمى بيش بدانها تزريق نكرده است. زبان بازى ميكنند و فكر ميكنند مهارت ارتباط كارى بلدند!
متاسفانه وقتى جامعه اى تله شكست داشته باشد ، آدمش به هر ميانبرى دست ميزند تا برنده بشود و لذا زرنگ بازى و توهم فروشى در آن رونق ميگيرد و صنعتى پديد مي آيد به نام خوشبختى فروشى كه افراد به دام شركتهاى هرمى و وعده هاى دروغين مي افتند.
اميد خوب است و لازم؛
اما «خوشبينى متوهمانه» خطرناك است و رايج!
يكى از دلايلى كه از كتابهايى مثل راز و … استقبال نميكنم اين است كه مردمان زيادى در دنيا با خواندن اين بحثها به جاى تلاش دقيقتر، رؤياهاى وسيعتر پيدا میكنند و يكى بايد شجاعانه بگويد كه رؤياى خوب داشتن كافى نيست،
يك زمانى بهترين كتابهاى انگيزشى اين كشور صرف «پرزنته» كردن ما بینوايان توسط پسران و دخترانى شد كه در شبكههاى هرمى میخواستند زيرگروه جمع كنند و ميليونرهاى چند شبه بشوند!
رابينز و مارك فيشر و كاترين پاندر و اسكاول شين و قانون جذب و … صرف شيوهی مسموم پوليابى شده بود كه البته قانون جمعشان كرد؛
مقايسه كنيد با استارتآپهاى جوانانى كه زحمت میكشند و ماهها كار میكنند تا رؤيايشان را خلق كنند.
من به قانون جذب معتقدم و سالها روزى ١٨ ساعت هم كنار اعتقادم كار كردهام! درست هم كار كرده ام بدون تزريق توهم!
تو نیز معتقدی؟
بسم الله …