فرصتها را همیشه میتوان در جایی که دیگران شکایت میکنند پیدا کرد.
“جک ما”
بازاز بورس در اقتصاد مثل پیاز در غذاست
” ضرب المثل معروف در بورس شیکاگو ”
خیلی ها از پیاز تنفر دارند ، ولی کمتر غذایی پیدا میکنید که در پختش پیاز به کار نرفته باشه.
بورس یک کشور قلب اقتصاد آن جامعه است و به همه چیز مربوط میشود و همه چیز هم به آن ربط دارد .
از تعطیلات آخر هفته متنفرم زیرا بازار بورس تعطیل است .
” رنه روکین ”
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ .
اى اهل ايمان! اموال يكديگر را در ميان خود به باطل [و از راه حرام و نامشروع ] مخوريد، مگر آن كه تجارتى از روى خشنودى و رضايت ميان خودتان انجام گرفته باشد.
“قرآن -نساء ”
هم از نظر مبانی فقهی و هم از نظر منطقی و اقتصادی درآمدی که از معامله در بازار مالی کسب شود جزو حلال ترین و بی شک و شبهه ترین درآمد هاست.
دلایل کلی این امر عبارتند از :
-وجود ریسک ( عدم ربوی بودن )
-عدم وجود خیانت در معاملات
-عدم ضرر دیدن الزامی یکی از طرفین
-الزام به داشتن تخصص تحلیل و کسب سود
-عدم وجود قیمت گذاری دستوری و انحصاری
-رضایت کامل هر ۲ طرف معامله بر اساس بینش شخصی
– و …
به شخصه معتقد هستم درآمد از معاملات برکت خاصی داره .
در نجوم یا فیزیک کوانتوم تمام پارامتر ها بدون وجود زمان بی معنی میشوند
در معامله گری دقیقا همین نگاه نسبت به حد ضرر وجود دارد .
میزان سود و حتی سود ده یا ضرر ده بودن یک معامله تنها نسبت به وجود حد ضرر معنی میپذیرند
روزی که اشراف و دانشتون در یک حیطه زیاد شود ، متوجه خواهید شد که چقدر همه چیز به هم ربط دارد
مهم نیست یک شخص هستید یا یک شرکت سرمایه گذاری بزرگ
زمانی که مدیریت سرمایه نداشته باشید سرانجام یکیست
اقتصاد و به طبع آن بازار های مالی مکانیکی و قابل مدل سازی نیستند
و باید ذات کاتالیکی و احتمالاتی آن ها را درک کرد
اگر همین رو فقط بتونید درک کنید ، همه چیز درست خواهد شد
متاسفانه حتی بسیار از سیاستمداران نیز افکار مکانیکی دارند ( زیرا اکثرا مهندسی یا علوم مشابه خوانده اند )
پول با کلاهبرداری به دست میاد ؛ پول بزرگ با علم.
” منسوب به ریکاردو “
اگر در تبلیغات و اینترنت جذب زرق و برق و نشان دادن سبک زندگی تجملی به جای محتوا میشوید.
یعنی هنوز ذات ثروتمند شدن را نمیدانید و به احتمال زیاد فریب خواهید خورد.
” وارن بافت ”
اقتصاددانی که از تحلیل های اقتصادی و دانش خود کسب سود نکند و یا کارآفرنین نکند
مانند شخصی میباشد که کتاب آموزش پینگ پونگ را حفظ است اما تا به حال دست به راکت آن نزده است
“ضرب المثلی منسوب به دانشگاه توکیو “
واقعیت این هست که یک معامله گر حرفه ای به پول درآوردن اعتیاد داره
وگرنه یقینا به پول نیاز نداره !!!
” نیک لیسون – معامله گر پر آوازه در دهه ۹۰ میلادی “
هر چه گفتند حقیقت تو به انکارش کوش
تا یقینی به کف آری ز یقین بالاتر
هر مطلب بدون منطقی را نپذیرید
حتما تفکر کنید
تلاش برای تحلیل شرایط بازار با استناد به اینکه انها بخشی از یک فرمول عظیم ریاضی هستند ، هرگز موثر و کارساز نخواهد بود
“جورج سوروس “
درک این جمله به نظرم رسیدن به کل دانش عالم هستی رو ممکن میکنه
در بسیار از مواقع حواسمان نیست که نه با عقل و منطق بلکه با چارچوب و عادت های ذهنی خود در حال حرکت هستیم
چرا بعضی در بازار اصرار دارند تا به ما نشان دهند خیلی ثروتمند شده اند ؟!؟
اگر روزی قرار بر این باشد که حرفه معامله گری و تحلیل بازار های مالی را به شخصی آموزش دهم ؛ از آموزش فلسفه شروع خواهم کرد
” جورج سوروس ”
کاملا این صحبت رو درک میکنم و بهش باور دارم
روزی پدر بیل گیتس از وارن بافت و پسرش ( بیل گیتس ) به صورت جداگانه میخواهد تا روی کاغذ فقط ۱ کلمه بنویسند که به نظر آنها مهم ترین است
هر دو بدون اطلاع از نظر دیکری یک چیز را مینویسند
—- تمرکز—-
سوالی که پاسخش به بله یا خیر ختم شود ، ذاتا اشتباه است
” جورج سوروس “
با ترس از ضرر ، فقط آن را فرا میخوانید
به سوی ضرر حرکت کنید ، او از شما خواهد گریخت
اگر روزی این را درک کنید ، ثروتمند خواهید شد
امیدوار بودن شما را ریسک گریز و نا امیدی شما را ریسک پذیر میکند .
شرط موفقیت در اجتناب از هر دوی آنهاست .
قیمتی که معامله گران میپردازند حاصل ارزش واقعی یا اطلاعات مهم نیست .بلکه حاصل فکر و خرد فعالان بازار است .
” جورج سوروس “
همواره بهترین معاملات با شک انجام میشوند , هر چه شک در یک معامله بیشتر باشد به این معناست که در نقطه بهتری وارد شدید.
از سوی دیگر زمانی که تمامی گواه ها برای یک معامله روشن و اشکار باشد عملا برای ورود به آن معامله دیر شده است .
موتور محرک بازار وجود شک است نه یقین
اگر میتونی پولاتو بشمری یعنی یقینا پولدار نیستی .
اولین میلیاردر (دلار ) تاریخ بشریت ” جان گتی “
بازار هم دقیقا همین مصداق را دارد
یک زوج جوان در سومین روز ماه عسل خود هزار دلار در یک مسابقه از دست دادند همان شب در حالی که داماد روی تخت دراز کشیده بود متوجه شیعی درخشان و روی میز آرایش شد و آن یک کارت ۵ دلاری بود که به عنوان سوغاتی برای خودش نگه داشته بود عدد ۱۷ روی کار نوشته شده بود و این را به فال نیک گرفت با همان لباس خواب به سمت محل مسابقه شتاب و با عدد ۱۷ وارد مسابقه شده مطمئن بود که توپ روی ۱۷ خواهد ایستاد این مسابقه ۱۷۵ دلار برایش سود داشت دیگر او روی شانس بود بار دیگر توپ کوچک بر روی ۱۷ قرار گرفت و ۱۲۵ دلار به دست آورد و این کار را آنقدر ادامه پیدا کرد که داماد خوش شانس هفت و نیم میلیون دلار برنده شد متاسفانه مدیر داخلی سالن مداخله کرد و گفت اگر بار دیگر توپ روی ۱۷ بایستد آنقدر پول نخواهد داشت که به داماد بدهد با همان لباس خواب تاکسی گرفت و به سمت محل مسابقه بهتری رفت تا بار دیگر روی ۱۷ مسابقه دهد و تمام آنچه را که به دست آورده بود به یکباره با قرار گرفتن توپ روی عدد ۱۸ باخت ورشکسته و مغموم به اتاق خود برگشت عروس پرسید کجا بودی داماد پاسخ داد بازی می کردم عروس پرسید نتیجه چه شد داماد پاسخ داد خیلی بد نبود ۵ دلار از دست دادم .
افسانه مردی در لباس خواب سبز به محاسبات ذهنی اشاره دارد در مورد مردی در لباس سبز محاسبه ذهنی به وی این اجازه را داد که به ۷ و نیم میلیون دلاری که از دست داد به عنوان پولی که در بازی برنده شده بود بیندیشد و پول خود به شمار نیاورد که این مثال نشان میدهد که سرمایهگذاران نیز خطای مشابهی را مرتکب می شوند.
” کتاب چرا افراد باهوش خطاهای مالی بزرگ انجام میدهند – بلسکی ،گیلوویچ
ما به دنبال این نیستیم که تشخیص بدیم روند فعلی چیست !!!!!!
هدف این هست که ببینیم روند ؛ چگونه خواهد شد .
این ۲ جمله خیلی با هم تفاوت دارند اما متاسفانه ۹۹ درصد افراد درگیر موضوع اول هستند
۹۹ درصد دقیقا در طراحی سیستم و معامله گری دقیقا همین اشتباه را میکنند .
در بازار مالی سود شما بیشتر از آنکه به مقدار سرمایه شما مربوط باشد ، متناسب با تخصص و روحیه حرفه ای شما است .
به دنبال وسعت بخشیدن به مسائل روانشناختی خود و ارتقای اشراف خود به این حرفه باشید ؛ نه الزاما کار با سرمایه بزرگ تر
زیرا اگر حرفه ای تر باشید از سرمایه های کوچک هم میتوانید سودی را کسب کنید که متناسب با یک سرمایه عظیم است .